هر سال همین روزها، بعد از اعلام نتایج کنکور، حالوهوای خانهها عوض میشود. تلفنها مدام زنگ میخورد، گروههای خانوادگی پر از مشورت و مقایسه میشود و همه دنبال این هستند که در چند روز کوتاه آینده زندگی یک نوجوان را روی کاغذ مشخص کنند. فاصله اعلام رتبه تا پایان انتخاب رشته آنقدر کم است که شبیه مسابقه دو با مانع بهنظر میرسد. در این فشار زمانی، طبیعی است که خیلیها دست به انتخابهای شتابزده بزنند؛ تصمیمهایی که بیشتر محصول استرس و هیجان است تا بررسی دقیق.
چرا هیجان جلوتر از عقل میدود؟
پژوهشهای علمی نشان میدهد مغز نوجوان هنوز در حال شکلگیری است. بخشی به نام «پیشپیشانی» که مسئول تصمیمگیری منطقی و فکر به آینده است دیرتر از بقیه کامل میشود. در عوض بخش هیجانی مغز خیلی فعال است. به همین خاطر وقتی نوجوان در شرایط استرس قرار میگیرد، هیجانات مثل یک موج قوی به تصمیمش جهت میدهند.
فرض کنید سارا، ۱۸ ساله، رتبهای آورده که میتواند چند رشته مختلف را انتخاب کند. او همیشه به روانشناسی علاقه داشته، اما وقتی میبیند دوستانش پرستاری یا پزشکی را انتخاب میکنند، دچار تردید میشود. از طرفی خانواده هم مدام از بازار کار خوب رشتههای پزشکی و آینده درخشانشان میگویند. در این شرایط، احتمالا مغز سارا بیشتر به صداهای بیرونی واکنش نشان میدهد تا صدای درونی خودش. اگر زمان بیشتری داشت، شاید میتوانست آرامتر بررسی کند، اما در این چند روز کوتاه احتمال خطا بیشتر است.
هیجانزدگی چه پیامدی دارد؟
انتخاب رشتهای که بر پایه هیجان لحظهای یا فشار دیگران باشد، خیلی وقتها زود خودش را نشان میدهد. دانشجویی که بدون علاقه وارد یک رشته شده، در همان ترمهای اول دلزدگی پیدا میکند. بعضیها تغییر رشته میدهند، بعضیها نیمهکاره رها میکنند، و بعضی سالها ادامه میدهند اما با فرسودگی و بیانگیزگی.
احتمالا همه ما دانشجوهای زیادی اطرافمان دیدهایم که میگویند : «به اصرار خانواده رفتم مهندسی، حسابداری، پزشکی یا ... حالا چند ترم گذشته و هر روز حس میکنم در جای اشتباهی نشستهام.»
خیلی وقتها دانشجوها هنوز ترمهای اول نگذشته، حس میکنند انتخابشان درست نبوده و مسیرشان با علاقههایشان جور درنمیآید. همین دلزدگی آرامآرام به افت انگیزه و کاهش کیفیت درس خواندن منجر میشود و در نهایت سالها وقت و انرژی در راهی صرف میشود که نه رضایت میآورد و نه آینده دلخواه. این حس پشیمانی چیزی است که میشد با کمی دقت و آرامش از آن جلوگیری کرد.
ایکیگای؛ فرمولی برای پیدا کردن چرایی زندگی
ژاپنیها مفهومی دارند به نام ایکیگای، یعنی «دلیل برای زندگی کردن». آنها میگویند هر کسی وقتی خوشحال است که چهار چیز را با هم پیدا کند:
۱. کاری که دوست دارد،
۲. کاری که در آن توانمند است،
۳. کاری که دنیا به آن نیاز دارد،
۴. و کاری که میتواند از آن درآمد داشته باشد.
حالا تصور کنید یک نوجوان بخواهد انتخاب رشته کند. اگر فقط به علاقه نگاه کند، شاید وارد رشتهای شود که بازارکارش کم است. اگر فقط به بازار کار نگاه کند، شاید علاقهاش نادیده گرفته شود. ایکیگای کمک میکند این چهار جنبه را کنار هم بگذارد و ببیند در چه نقطهای تلاقی میکنند. آن نقطه همان جایی است که میتواند رضایت طولانیمدت بیاورد.
راهکارهای انتخاب رشته آگاهانه
۱. از قبل آماده باشید
انتخاب رشته را به روز اعلام رتبه موکول نکنید. حتی چند ماه قبل، درباره رشتهها بخوانید، با دانشجوها یا فارغالتحصیلها صحبت کنید، و اطلاعات جمع کنید. اینطوری وقتی رتبه آمد، سردرگم نمیشوید.
۲. جدول سهگانه درست کنید
برای هر رشتهای که به ذهنتان میرسد، سه ستون بسازید؛ علاقه، استعداد، بازار کار. به هر کدام از ۱ تا ۵ نمره بدهید. این جدول ساده کمک میکند انتخابها را کنار هم ببینید و بتوانید بهتر مقایسه کنید
۳. وقت را تقسیم کنید
بازه چند روزه انتخاب رشته را مثل یک پروژه ببینید تا همه چیز لحظه آخری نشود:
روز اول: جمعآوری اطلاعات
روز دوم: مشورت با افراد آگاه
روز سوم: اولویتبندی و نهایی کردن
۴. هیجان را مدیریت کنید
خواب کافی داشته باشید؛ بیخوابی تصمیمها را خراب میکند.
زیاد خودتان را با دوستان مقایسه نکنید.
کمی ورزش یا پیادهروی کنید تا ذهن آرام شود.
۵. از چه کسی مشورت بگیریم؟
مشورت با دوستان یا فامیل بد نیست، اما کافی نیست. بهترین مشاور کسی است که هم تخصص دارد (مشاور تحصیلی) و هم تجربه (فارغالتحصیل آن رشته). تجربه دست اول همیشه واقعیتر از تبلیغات است.
خانواده؛ پشتیبان یا عامل فشار؟
والدین نیت خوبی دارند، اما خیلی وقتها با اصرار روی رشتهای خاص، استرس بچه را بیشتر میکنند. درحالیکه بهترین کمک این است؛ به نوجوان اجازه بدهند علاقهاش را بیان کند، تواناییهایش را نشان بدهد و در نهایت حس کند انتخابش «مال خودش» است. خانواده میتوانند اطلاعات و راهنمایی فراهم کنند، اما تصمیم نهایی باید با خود دانشآموز باشد. البته که بخشی از مشکل به ساختار برمیگردد. فاصله کوتاه میان اعلام رتبه و پایان انتخاب رشته، نوجوان را ناچار میکند با عجله تصمیم بگیرد.
هزاران راه نرفته
انتخاب رشته اولین تصمیم بزرگ زندگی است. تصمیمی که اگرچه همه آینده را تعیین نمیکند، اما میتواند مسیر سالهای بعد را شکل دهد. عجله، استرس و فشار دیگران باعث میشود این تصمیم بهجای عقل، با هیجان گرفته شود. اگر نوجوانها کمی پیشمطالعه داشته باشند، از روشهایی مثل جدول علاقه، استعداد، بازار کار یا حتی نگاه ایکیگای استفاده کنند و خانواده هم نقش حامی را ایفا کنند نه قاضی، این روزهای پرتنش میتوانند تبدیل شوند به فرصتی برای شناخت بهتر خود و شروع مسیری روشنتر.
اما در نهایت نباید فراموش کنید که شما در طول زندگیتان هزاران تصمیم دیگر هم خواهید گرفت که به مسیر شغلی و حرفهایتان جهت میدهند. اگر رتبه خیلی خوبی کسب نکردهاید، یا اگر در نهایت انتخاب رشتهتان مطابق میلتان پیش نرفت دنیا به آخر نخواهد رسید. هزاران راه و تصمیم دیگر پیش رویتان است که حتی ممکن خیل بیشتر از رشته تحصیلیتان در مقطع کارشناسی در زندگیتان نقش داشته باشند.
منبع: تبیان
در گفتوگوی فراز با دو نماینده مجلس بررسی شد:
در گفت وگوی محمد منظرپور با مازیار خسروی بررسی شد
در گفتوگو با سیدهادی میرعلمی مطرح شد
یارانه سوخت هواپیما؛ چاهی بیانتها از جیب فقرا به کام ثروتمندان
جشنی برای کودکان کار
جزیره به روایت یکی از قدیمیترین ساکنانش